عطاران و افطاری ها
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۸۴۳۸
به گزارش پارس نیوز،
حالا فقط یک یاد و خاطره است؛ افطارهایی که اعضای خانواده را دُور هم جمع میکرد تا پای قاب تلویزیون بنشینند و با هم لبخند بزنند. تلویزیون در دهه هشتاد، ماه رمضانهای شادی را تجربه کرد. این مهم، نتیجه فعالیت یک هنرمند دوست داشتنی به نام رضا عطاران بود؛ کسی که بعد از آخرین سریالش (بزنگاه) به تلویزیون پشت کرد و به این ترتیب و البته با انتقاد برخی هنرمندان اصولگرا، اندوه جای ثابت و پررنگی در ماه رمضانِ تلویزیون پیدا کرد!
چرا کارهای عطاران گرفت؟
دلیل اصلی موفقیت رضا عطاران، جُدا از کارگردانی و انتخاب بازیگران، روایتهای معمولی و همدلانه با زندگی مردم عادی جامعه بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دهه طلایی
ماه رمضانهای تلویزیون در دهه هشتاد رنگ و بوی دیگری گرفت. یک پای ثابت این تغییر و تحولات سریالهای طنز بود. دیگر «مناسبت» صرفا در غم و اندوه و برنامههای عرفانی خلاصه نمیشد. این ماجرا با عطاران در نیمه این دهه به اوج خود رسید. این «اوج» با تقابل سریالهای طنز و ماورایی پیش رفت. سال ٨٣ عطاران با «خانه به دوش» آمد. این سریال موج ساخت کارهای طنز در ماه رمضان را آغاز کرد. استقبالی که از خانه به دوش شد، عطاران و دیگر کارگردانها و مسئولان صداوسیما را به این فکر انداخت که برای سالهای بعد هم برنامههایی مشابه داشته باشند. سال ٨٧، اما بزنگاه آمد و تبدیل به آخرین اثر عطاران شد. او با نگاههای سلیقهای مدیران مواجه شد و تلویزیون را رها کرد. همین مسأله افول سریال سازی در حوزه طنز را در پی داشت. هرچند که در دهه نود نمونههای انگشت شمارِ موفقی را دیدم.
خانه به دوش
رمضان سال ٨٣ یک اتفاق ویژه داشت. «خانه به دوش» با جذب مخاطبان حداکثری توانست پای سریالهای طنز را در ماه رمضان باز کند. این خودش نوعی ساختارشکنی محسوب میشد. «خانه به دوش» نخستین سریال رمضانی عطاران است که بارها و بارها از شبکههای مختلف تلویزیون بازپخش شده است. عطاران علاوه بر کارگردانی در این مجموعه تلویزیونی نقش هم ایفا میکرد. کاراکترهای «خانه به دوش» تاحدی در دل مخاطبان جا باز کرد که تکه کلامهای بسیاری را سر زبانها انداخت. این سریال زندگی دو خواهر را روایت میکرد که فاصله طبقاتی زیادی با هم داشتند. این دو خانواده با وجود این اختلاف طبقاتی همواره با هم در رقابت بودند. تضاد میان دو قشر ثروتمند و فقیر به یکی از جذابیتهای اصلی داستان تبدیل شده بود که با طراحی موقعیتهای طنز سعی شده بود از تلخیهای داستان کاسته شود. «ماشاءالله» در تأمین مخارج خود و خانوادهاش با مشکلات مالی مواجه بود. او به طور اتفاقی با آقای بیات آشنا میشود و به پیشنهاد این فرد پولی را برای سفر و کار در کشور مالزی به او میدهد و داستان طوری گره میخورد که موقعیتهای طنز بسیاری را پدید میآورد. ایرج محمدی و مهران مهام تهیهکنندگی سریال «خانه به دوش» را برعهده داشتند و بازیگرانی مثل حمید لولایی، مریم امیرجلالی، علی صادقی، آناهیتا همتی، خشایار راد، بهنوش بختیاری، غلامحسین لطفی و فلور نظری در آن ایفای نقش کرده بودند. حمید لولایی آقا ماشاءالله مشهور این سریال تبدیل به یکی از کاراکترهای به یادماندنی و دوست داشتنی رمضان شد.
متهم گریخت
«متهم گریخت» نام اثر دیگر عطاران در ماه رمضان است. این سریال داستان مهاجرت خانوادهای شلوغ از یک شهر به تهران و حوادث مختلفی است که برای آنان در پایتخت پیش میآید. شوخیهای کارگردان بر محور موقعیت متضاد (تلخ، اما خندهدار) جلو میرود. این شوخیها هنوز هم میتواند آدم را به خنده بیندازد، برای همین هم همواره این سریال جزو گزینههای بازپخش تلویزیون قرار میگیرد. سیروس گرجستانی، بازیگر نقش هاشمخان نیز در این سریال یکی از شخصیتهای بهیادماندنی سریالهای ماه رمضانی را خلق کرد و کنار ماشالا (حمید لولایی) قرار گرفت. از دیگر بازیگران این سریال میتوان به مریم امیرجلالی و علی صادقی اشاره کرد.
بزنگاه
مجموعه بزنگاه حُکم خداحافظی عطاران با صداوسیما را دارد. آخرین حضور این بازیگر و کارگردان در تلویزیون به این سریال برمیگردد. «بزنگاه» داستان خانواده حاج احمد نانوا را روایت میکند که فوتش بچهها را بر سر ارث و میراث دور هم جمع میکند. عطاران در این سریال هم به عنوان بازیگر نقش ایفا کرد؛ نقش نادر که درگیر اعتیاد بود. نویسنده این کار سروش صحت بود و بازیگرانی مثل حمید لولایی، عطیه معصومی، علی صادقی، گیلدا رنجبران، نیکی نصیریان، سوسن پرور، غلامرضا نیکخواه، مرجانه گلچین و احمد پورمخبر داشت.
سریال بزنگاه به دنبال دو مجموعه موفق عطاران در رمضان سال٨٧ ساخته شد و آخرین بخش از سهگانه این کارگردان به حساب میآید. حمید لولایی که شخصیت اول سریال خانه به دوش را به خود اختصاص داده بود، در بزنگاه هم یکی از شخصیتهای ماندگار این سریال شد. بازی لولایی در نقش صابر یکی از بازیهای خاطرهانگیز این بازیگر است. هرچند فشارها و اصلاحیههای پیدرپی مدیران برای تغییر خط روایی سریال و همچنین دگرگونی برخی از شخصیتها باعث شد کار برای عطاران سخت شود و دیگر به تلویزیون بازنگردد!
«دودکش» لطیفی و «پایتخت» مقدم
در دهه ٩٠ سریالهای عطاران تبدیل به یک خاطره شد! در این دهه شاهد پخش دودکش و پایتخت ٤ بودیم که مخاطبان خاص خودشان را داشتند. البته دیگر حتی از این سریالها هم خبری نیست! سریال دودکش که در همین دهه پخش شد، روایت داستان دو خانواده است که زندگی سادهای دارند و یک قالیشویی را اداره میکنند، اما هر بار ماجراها و مسائلی برای آنها رقم میخورد، خانوادههای بیآلایشی که به دنبال روزی حلال هستند، اما در شرایط سختی قرار میگیرند که موجب نزدیکی آنها به یکدیگر میشود. محمدحسین لطیفی با دودکش به عرصه طنز وارد شد. بازیگران این کار، امیرحسین رستمی، بهنام تشکر، هومن برقنورد، سیما تیرانداز، الناز حبیبی، نگار عابدی و جواد عزتی بودند.
سریال پایتخت هم بدون شک یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون است که فصل چهارم آن برای ماه مبارک رمضان ساخته شد. مرگ همسر ارسطو و حضور هما در شورای شهر محور اصلی پایتخت چهار را شکل میدهد. داستان ساخت خانه غیرمجاز ارسطو با خلاقیت گروه سازنده پایتخت و محسن تنابنده صحنههای زیبای پایتخت چهار را رقم زدند. پایتخت در پنجگانه خود یک بار در ماه مبارک رمضان به روی آنتن شبکه یک رفت و توانست مانند ایام نوروز مخاطب خودش را پای تلویزیون بنشاند.
عطاران؛ قربانی نگاه سلیقهای
پیش از این خبر رسیده بود که در رمضان امسال سریال طنزی پخش میشود که البته چیزی در صفحه تلویزیون دیده نشد. امیرحسین پور وزیری، نویسنده و کارگردانی که نخستین سریال خود را برای شبکه یک سیما به نام مینو ساخته بود، خبر داده بود که در حال نگارش و ساخت یک سریال تلویزیونی کمدی به نام «میم کاف» است و قرار بر پخش آن در رمضان است. اما کمی بعد خبر رسید که این اثر طنز به ماه رمضان نمیرسد!
هرچند احتمال تکرار خاطرات خوش سریالهای طنز رمضانی بعید به نظر میرسد، اما پخشنشدن یک سریال که دستکم عنوان «طنز» را یدک میکشد، عجیب است. عطاران با کارنامه درخشان تلویزیونیاش با صداوسیما خداحافظی کرد. او هم یکی دیگر از قربانیان نگاههای سلیقهای در صداوسیماست. حالا ماییم و ماه رمضان و یاد خوش سهگانه عطاران عزیز. سهگانهای که هنوز بسیاری از آدمها مشتری پروپاقرص بازپخشهایش هستند!
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: پایتخت تلویزیون خانواده رقابت سروش صحت مرگ عطاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۸۴۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شنیدن ملودیهای شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعهای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب میشد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه میکند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترینها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژههای خود استفاده کند.
سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابونپزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفتهای منصور (برادر رعنا) با او ازدواج میکند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیتهای سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته میشود. پس از سالها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود میشود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده میشود.
گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژههای داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب میشوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیتهای خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.
جبار آذین منتقد چندی پیش در گفتگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سالهای بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت پردازیهای اصولی، مقبول و دیالوگهای خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهرهگیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازیهای روان از ویژگیهای «رعنا» محسوب میشود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشقها، رشادتها، مبارزهها، آرمانها، تلخیها و شیرینیها بگوید و چه خوب هم در آن سالهای کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همینها «رعنا» را با تجربه اندوزیهایش در اذهان به یادگار گذاشت.
اما یکی از ویژگیهای مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب میآمد توانست یکی از مولفههای مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان میشود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در میآید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا میکند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار میدهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.
موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفههای موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روشهای نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانهای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و میکوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درستترین و علمیترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیتهای او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی میشویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترینها شوند.
طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفههای درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا میکنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی، چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.
گرچه در رسانهها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است، اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد میشود، در برخی از گفتگوهای رسانهای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژهای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه میشود، اول از دست اندرکاران پروژه میخواهم که بخشهایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان میگذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام میدهم.
این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش میکند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفتگوهای رسانهای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاههای موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفهها به مواردی، چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقیها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش میکنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم، چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمیدهم.
همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمیترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که میتوان در آهنگسازی فیلمهای «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.
چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدتهای زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش میکنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزههای دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر میآید میبایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.
منبع: مهر
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی